چون بمیرد مدرسه دنیای ما گردد «تباه »!

چون بمیرد مدرسه دنیای ما گردد «تباه »!

به یاد می‎آورم که در منطقه محل زندگی دوران کودکی من، یکی از شرکا که اصولاً نقش باغبان را عهده‏دار بود، عمده‏ترین تلاشش آن بود تا درختی جدید به بار نیاید! او در تصورات خود از این به‎بارنیامدن منافعی داشت که از بارآمدن آن حاصل نمی‎شد! وقتی سایر شرکا به کشت نهال اقدام می‎کردند، ایشان مسئولیت داشت تا به آبیاری آن بپردازد و به ظاهر هم چنین می‎کرد. این ظاهر عمل ایشان بود. او به واقع قبل از آبیاری مقداری نفت پای ریشه این نهال‌ها می‏ریخت و یا آنها را به میزانی بالا می‎کشید و مجدد به جای خود برمی‎گرداند؛ به نحوی که مشخص نشود جابجا شده‎اند. این عمل ایشان ریشه‏های ضعیف نهال‌های نوکشته را نابود می‎کرد و آنها بعد از مدتی خشک می‏شدند. به ظاهر ایشان آبیاری می‎کرد تا برآیند اما به واقع آبیاری می‎کرد تا اعمال تخریبی خود را بپوشاند!
ظاهر این بود که درخت به موقع کاشته شده، آبیاری شده، سبز هم شده و بعد خشکیده! پس برای علت‎یابی خشکیدن تلاش‌ها صورت می‎گرفت. چه فرضیه‎ها که مطرح می‎گشت و هر یک با شواهدی مردود شمرده می‎شد تا به این نظریه می‎رسیدند که «کرم از خود درخت است!» یعنی اینکه نهال‎ها مشکل داشته‎اند. بار دیگر به ایشان وجوهی داده می‎شد تا سال بعد از شهری دیگر نهال نو آورد و بکارد! آنها نیز در سال بعد می‎خشکید! مالکان کم کم پذیرفتند که اصولاً زمین‌های آنان واجد شرایط کشت درخت نیستند! فقط زمین‌های همان شریک که خود باغبان هم محسوب می‎شد چنین کششی دارن
قصه مدرسه نوین در ایران امروز همین گونه است!

لینک مقاله: http://www.jcsicsa.ir/article_154931_b95a4479ba041dc8fd4e8ce595eb9d20.pdf

۲ دیدگاه دربارهٔ «چون بمیرد مدرسه دنیای ما گردد «تباه »!»

  1. درود بر دکتر رحمان پور ،بسیار عالی نگارش فرمودین،ان شاالله که مورد توجه برنامه ریزان و سیاست مداران آموزشی قرار گیرد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
پیمایش به بالا